بازاریابی عملکردی چیست و چطور به مشاغل کمک میکند؟
با دیجیتالی شدن اطلاعات حفظ موقعیت رقابتی در بازاری که شرکتتان در آن فعالیت میکند از نان شب واجبتر است. اگرچه سئو و تولید محتوای مستمر میتوانند حضور آنلاین و رتبه وبسایتتان را افزایش دهند، دستیابی به نتایج سریع با استفاده از این تاکتیکها کمی زمانبر است. در واقع، با وجود شبکههای اجتماعی مختلف و تغییر مداوم نحوه ارتباط افراد باید از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ مناسبی مانند بازاریابی عملکردی برای دستیابی به اهدافتان استفاده کنید.
در این مطلب، به شما نشان خواهیم داد که این نوع بازاریابی دقیقا چیست و چه مزایایی دارد. همچنین، توضیح خواهیم داد که چطور آن را در کسب و کارتان اعمال کنید.
بازاریابی عملکردی چیست؟
به طور کلی، بازاریابی عملکردی به عنوان یکی از جنبههای دیجیتال مارکتینگ هدف تمرکز روی کمپینها و اقدامات مبتنی بر تجزیه و تحلیل دادهها را دنبال میکند. به عبارت دیگر، این استراتژی به شما نشان میدهد که آیا سرمایه گذاریهای انجام شده در محیط مجازی به نتایج مناسبی منجر شده است یا خیر. مارکترها معمولا برای بکارگیری بازاریابی عملکردی از معیارهای خاصی برای سنجش عملکرد کمپینها و تبلیغاتشان استفاده میکنند.
برای مثال، هزینه به ازای هر کلیک (CPC)، هزینه به ازای اقدام (CPA) و هزینه به ازای سرنخ (CPA).
مزایای بازاریابی عملکردی چیست؟
تا اینجا با مفهوم بازاریابی عملکردی آشنا شدید. در ادامه میخواهیم مزایای اصلی این نوع بازاریابی را به شما نشان دهیم تا بیشتر به اهمیت آن پی ببرید.
تجزیه و تحلیل زمان واقعی
به لطف دسترسی به فناوریهای قدرتمند و دسترسی آسان به اینترنت در حال حاضر میتوانید با استفاده از این نوع بازاریابی عملکرد تبلیغات دیجیتال را در هر زمان و مکانی از راه دور رصد کنید. همچنین، این نوع نظارت به تیم بازاریابی شرکتتان اجازه میدهد توانایی تمام اعضا را در اتخاذ تصمیمات سریعتر و کارآمدتر بهتر کنند.
تطبیق پذیری
یکی دیگر از مزایای بزرگ بازاریابی عملکردی این است که به شما امکان اعمال تغییرات لازم را میدهد. یعنی در صورت شناسایی نقاط ضعف یا قوت در هر کدام از کمپینها، میتوانید برای بهینه سازی نتیاج در هر زمانی تغییرات لازم را انجام دهید. برای مثال، فرض کنید تبلیغ خاصی دارید که از لحاظ نرخ تعداد نمایش عملکرد ضعیفی دارد. در بازاریابی عملکردی میتوانید در صورت لزوم تغییراتی را برای افزایش تعداد کلیکها ایجاد کنید.
قابلیت سنجش نتایج
اگرچه یک زمانی مارکترها بر اساس تجربه و برداشت ذهنی تصمیمات مهمی میگرفتند، در حال حاضر اوضاع تغییر کرده است. یعنی در شرایط کنونی تمام اقدامات شرکتها به ویژه در مورد بازاریابی باید بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای واقعی انجام شود. دادههایی که به نحوه واکنش کاربران به اقدامات و تبلیغات ارتباط دارند. از این لحاظ، بازاریابی عملکردی تنها با نتایج ملموس سر و کار دارد و هیچ فرقی نمیکند که در کدام پلتفرم یا شبکه اجتماعی سرمایه گذاری کنید.
نحوه استفاده از بازاریابی عملکردی در کسب و کارها
در این بخش میخواهیم بهترین روشها را برای اعمال بازاریابی عملکردی در شرکتتان معرفی کنیم. بدیهی است که انجام صحیح این شیوهها شانس موفقیت استراتژیهای شما را بالاتر میبرد. در این راستا، برای استفاده از این نوع بازاریابی میتوانید از روشهای زیر کمک بگیرید.
تعیین هدف
اول از همه، شما در بازاریابی عملکردی باید بدانید میخواهید به کجا برسید و از چه مسیری میخواهید عبور کنید. بنابراین، برای ایجاد یک کمپین امیدوارکننده باید هدف اصلی کسب و کارتان را مشخص کنید. منظور ما از هدف میتواند موارد زیر باشد:
- افزایش تعداد سرنخهای تولید شده
- پیدا کردن مشتریان احتمالی
- کاهش هزینه به ازای هر کلیک (CPC)
- افزایش نرخ کلیک روی تبلیغات
- به حداقل رساندن نرخ پرش
ما به شما توصیه میکنیم بررسی کنید تا متوجه شوید دستیابی به چه هدفی برای کسب و کارتان از همه مهمتر است. در ادامه هم روی دستیابی به همان هدف کار کنید.
تعیین معیارهای ایده آل برای بازاریابی عملکردی
بعد از تعیین هدف، داشتن چندین شاخص کلیدی عملکرد مناسب برای پایش عملکرد اقداماتتان و البته رسیدن به نتایج مطلوب اهمیت زیادی دارد. بنابراین، اگر برای مثال قصد دارید میزان سرنخهای تولید شده را بهینه سازی کنید، باید درصدی را به عنوان درصد پیشرفت مشخص کنید. همچنین، باید یک دوره زمانی قبلی را تعیین و نتایج را با دوره جدید مقایسه کنید.
انتخاب کانالهای توزیع
در گذشته تصور میشد که هر چه اقدامات وسیعتر باشند، کیفیت نتایج هم بهتر خواهند بود. با این وجود، واقعیت این است که امروزه با وجود ابزارها و روشهای متنوعی مانند بازاریابی عملکردی برای سنجش دقیق رفتار افراد، نه تنها اقدامات بخش بندی شده کارآمدتر هستند، بلکه هزینههای مربوط به سرمایه گذاری در کمپینها را هم کاهش میدهند. از همه مهمتر، از هدر رفتن زمان و منابع شرکتها و برندها جلوگیری میکنند.
با این تفاسیر، نکته مهم این است که باید همیشه سوابق ارتباطات با مصرف کنندگانتان را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین، با طراحی یک پروفایل رفتاری باید بفهمید مشتریانتان در کدام کانالها و شبکههای اجتماعی حضور فعالی دارند. به هر حال، تمرکز تمام اقدامات و استراتژیهای کسب و کارتان باید روی این محیطها باشد.
تعیین میزان سرمایه گذاری و بودجه کمپینها
در حالت کلی، تمام منابع مالی باید از قبل تعیین شده و محدود باشند. یعنی منابعی که از آنها در هر کانالی برای ارائه راه حلهای کسب و کارتان جهت حل مشکلات مشتریان استفاده میکنید. این کار به شما کمک میکند میزان سرمایه گذاری را کنترل کنید. برای مثال، یکی از راههای تعیین بودجه به نوعی تعیین حداکثر مبلغی است که قصد دارید برای هر سرنخ یا کلیک هزینه کنید. هرچه باشد، این روش باعث میشود از منابع مالی برنامهریزی شده برای هر کمپین بیشتر خرج نکنید.
سنجش دورهای نتایج
در نهایت، باید توجه داشته باشید که یکی از اقداماتی که باید در بازاریابی عملکردی تکرار شود، سنجش نتایج است. بنابراین، ردیابی و تجزیه و تحلیل دادهها کاری است که باید بخشی از برنامه همیشگی کسب و کارتان باشد. بهتر است از قبل دادههای مهم را برای بررسیهای روزانه، هفتگی و ماهانه مشخص کنید. در ادامه هم با استفاده از این اطلاعات میتوانید گزارشهای دقیقی تهیه کنید. در نتیجه، دید بهتری نسبت به نرخ بازگشت سرمایه خواهید داشت.
از طرف دیگر، فراموش نکنید که برای نظارت روی کیفیت نتایج باید حتما تیم فعالی داشته باشید. این کار باعث میشود اعضای تیم بازاریابی شما بتوانند در زمانهای لازم تغییرات ضروری را اعمال کنند. به هر حال، یکی از مزایای این نوع بازاریابی توانایی تغییر جزئیات در هر زمان و مکانی است. بنابراین، میتوانید در هر زمانی اقدامات لازم را برای بهبود عملکرد تبلیغاتتان انجام دهید.
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه