برای مشاهده یافته ها از کلید Enter و برای خروج از کلید Esc استفاده کنید.

بازاریابی احساسی: راز وفاداری به برند

مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه

ما بیشتر اوقات بر اساس احساسات‌ تصمیم گیری می‌کنیم. مارکترها هم به خوبی از این قضیه باخبر هستند. به همین دلیل، بازاریابی احساسی را در میان استراتژی‌های برجسته بازاریابی در نظر می‌گیرند. درحالت کلی، این تکنیک از احساسات برای توصیف یک پیام و یا تشویق و ترغیب مخاطب برای دعوت به اقدام استفاده می‌کند. استراتژی‌های بازاریابی احساسی شامل یک سری سرنخ عاطفی برای دریافت پاسخ از مخاطبان هدف است.

این سرنخ‌ها می‌توانند باعث ایجاد احساس شادی، هیجان، ترس، غم، همدلی و دیگر انواع احساسات شوند. در مطلب پیش رو قصد داریم شما را با این نوع بازاریابی بیشتر آشنا کنیم.

نقش بازاریابی احساسی در ارتقای موقعیت برندها

برای بیشتر برندها در این عصر محتواهای بی کیفیت و رقابت شدید، برقراری ارتباط احساسی با مشتریان اهمیت زیادی دارد. به هر حال، مخاطبان بعد از برقراری ارتباط با برندتان احتمالا وفادارتر می‌شوند و به خرید کردن از شما ادامه می‌دهند. علاوه بر این، مشتریان وفادار به نوعی قوی‌ترین کانال بازاریابی شما محسوب می‌شوند، زیرا مطمئنا برند، محصول یا خدمات‌تان را به دوستان و اعضای خانواده معرفی خواهند کرد.

بنابراین، در اینجا احساسات نقش یک نیروی قدرتمند را برای هدایت مخاطبان‌تان به سمت اقدام بازی می‌کند. هرچند، ممکن است این امر برای بعضی از برندها به چالش بزرگی تبدیل شود. یعنی اگر نتوانند با تولید محتواهای مرتبط با مشتریان‌شان در سطح شخصی و احساسی ارتباط برقرار کنند، ممکن است علاقه و توجه آنها را از دست بدهند. در نتیجه، استفاده از احساسات به عنوان بخش مهمی از محتوا برای موفقیت در حوزه بازاریابی احساسی ضروری به نظر می‌رسد.

نقش بازاریابی احساسی در ارتقای موقعیت برندها

استراتژی‌های تاثیرگذار برای بازاریابی احساسی

اصولا کمپین‌های بازاریابی احساسی توانایی برقراری ارتباطات قوی با مصرف کنندگان را دارند. این امر می‌تواند به وفاداری و حمایت از برند منجر شود. روی هم رفته، چندین استراتژی‌ تاثیرگذار برای استفاده از احساسات در کمپین‌های بازاریابی وجود دارد. در ادامه با این استراتژی‌ها آشنا خواهید شد.  

شناسایی مخاطبان هدف

در حالت کلی، برقراری یک رابطه صمیمانه با مشتریان اصلا کار آسانی نیست. برای ایجاد چنین رابطه‌ای باید روی هدف مارکترها تحقیقات زیادی انجام شود. در اینجا شما نمی‌توانید بدون درک عمیق مخاطبان هدف‌تان با آنها یک ارتباط قوی برقرار کنید. به عبارت دیگر، یک برند باید از طریق کشف راه‌های مختلف روی ذهن و قلب مخاطبان خود تاثیری قوی و ماندگار بگذارد.

بر این اساس، در هنگام ایجاد یک کمپین بازاریابی احساسی باید احساسات قابل توجهی مانند شادی، غرور و هیجان را در نظر بگیرید. جالب است بدانید که حتی بسیاری از برندها کمپین‌های بازاریابی احساسی خود را به بر پایه احساسات منفی مانند حسادت، خشم و ترس اجرا کرده‌اند.

شناسایی مخاطبان هدف در بازاریابی احساسی

تمرکز روی انتخاب یک طرح رنگی مناسب

اگر قرار باشد به یک برند غذایی پرطرفدار و مشهور با تم قرمز فکر کنید، احتمالا مک دونالد یا کوکاکولا به ذهن‌تان خطور می‌کند. دلیل این امر شاید این باشد که که رنگ‌ها و طراحی خلاقانه کلی روی ذهن ما تاثیر بزرگی می‌گذارند. بنابراین، برای دستیابی به یک استراتژی بازاریابی احساسی موثر در نظر گرفتن رنگ‌ها می‌تواند مزایای زیادی را برای شما به همراه داشته باشد. در این راستا، استفاده از نوع رنگ مناسب می‌تواند جذابیت احساسی محتوا را از این رو به آن رو ‌کند.

امروزه طیف وسیعی از سازمان‌ها و کسب و کارها از مزایای روانشناسی رنگ نهایت بهره را می‌برند. برای مثال، پیراهن‌های ورزشی بازیکنان فوتبال بیشتر وقت‌ها دارای رنگ‌های زنده و روشن هستند. این امر حس هیجان را در بین بازیکنان و هواداران ایجاد می‌کند. یا می‌توانیم به رنگ سبز در لوگوی شرکت غذاخوری آمریکایی Subway اشاره کنیم که تداعی کننده طبیعت و سلامتی است. این طرح رنگی به شعار این شرکت با عنوان “تازه بخور” ارتباط دارد. به عبارت دیگر، اهمیت خوردن غذاهای سالم مانند ساندویچ‌هایش را نشان می‌دهد.

صرف وقت و انرژی زیاد برای قصه پردازی

بازاریابی محصولات‌تان از طریق قصه پردازی به نوعی یک هنر محسوب می‌شود. از این نظر، بسیاری از برندها در تبلیغات‌شان برای قصه پردازی وقت زیادی صرف می کنند تا پیام خود را به روشی کاملا احساسی به تصویر بکشند. به خاطر داشته باشید که جذب مخاطب از طریق قصه فقط در صورت درک صحیح ذهنیت مخاطبان هدف‌تان امکان پذیر است.

بنابراین، اگر نسبت به ذهنیت مخاطبان‌تان درک درستی نداشته باشید به احتمال زیاد قصه شما با آنها ارتباطی نخواهد داشت. به طور کلی، قصه‌ها انواع مختلفی دارند و هر کدام احساسات به خصوصی را در بر می‌گیرند. با این حال، مشتریان احتمالا با آن دسته از قصه‌هایی ارتباط برقرار می‌کنند که الهام بخش هستند. قصه‌هایی که حس همدلی را تحریک می‌کنند و یا به آنها آرامش و انگیزه می‌دهند.

برای مثال، می‌توان به آگهی تبلیغاتی شرکت آمریکایی چند ملیتی P&G با عنوان “متشکرم، مامان” اشاره کرد. این آگهی تبلیغاتی با نمایش تعداد زیادی از شرکت کنندگان سرشناس المپیکی‌، روی حمایت مادران‌شان در طول زندگی حرفه‌ای‌ آنها تأکید می‌کرد. شرکت P&G در این آگهی بسیار هوشمندانه عمل کرد و آن را قبل از بازی‌های المپیک زمستانی سوچی در سال ۲۰۱۴ پخش کرد. مادران از جمله مخاطبان هدف اصلی P&G محسوب می‌‌شوند. درنتیجه، این برند با بیان یک قصه الهام بخش و بازاریابی محصولات خود با یک تیر دو نشان زد.  

صرف وقت و انرژی زیاد برای قصه پردازی در بازاریابی احساسی

فعالیت بر پایه صداقت و اصالت

اگر قصد دارید قلب جمعیت بزرگی از افراد را برای برقراری ارتباط به دست آورید، باید حتما صداقت، اعتبار و اصالت را سرلوحه کسب و کارتان قرار دهید. یعنی درک ارزش‌های اصلی برندتان قبل از آشنایی با مخاطبان از اهمیت زیادی برخوردار است. علاوه بر این، همگام سازی این ارزش‌های اصلی با کمپین بازاریابی می‌تواند به جذب و حفظ مشتریان وفاداری منجر شود.

توجه داشته باشید که مشتریان در این دوره و زمانه خیلی باهوش هستند. بنابراین، می‌توانند به راحتی میزان اصلات و صداقت یک برند را تشخیص دهند. بنابراین، به تمام ویژگی‌های منحصر به فرد، خاص و قابل توجه برندتان پایبند باشید.

تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان در بازاریابی احساسی

روی هم رفته، یک فردی که از چیزی الهام می‌گیرد می‌تواند احساسات مختلفی مانند امید، هیجان و شادی را احساس کند. بنابراین، مطمئن باشید که تلاش‌های برندتان از این احساسات قدرتمند سود می‌برد. یک کمپین بازاریابی احساسی ایجاد کنید که اهمیت هدف یا رویای مخاطبان هدف‌تان را شناسایی و کنترل کند. علاوه بر این، امید به یک آینده بهتر را به مخاطبان‌تان نشان دهید.

اگر کمپین بازاریابی شما بتواند کمک کند که مشتریان‌تان یک آینده روشن را از طریق استفاده از محصولات‌تان تصور کنند شگفت انگیز خواهد بود. اجازه بدهید این مورد را با ذکر مثالی توضیح دهیم. شرکت Red Bull یکی از برندهای مشهوری بود که از این رویکرد برای بازاریابی استفاده کرد. اRed Bull کمپین معروفی را با عنوان “ردبول به شما بال می‌دهد” ایجاد کرد.

کمپین مورد نظر افراد را سر ذوق می‌آورد تا شخص بهتری باشند و به رویای خودشان دست پیدا کنند. این تبلیغ با به تصویر کشیدن لحظات سخت نشان می‌دهد که ورزشکاران چطور به رویاهای خود دست پیدا کردند. همانطور که می‌بینید این نوع محتوا برای مخاطبان حکم منبعی از امید را دارد. در نتیجه، باعث می شود آنها باور کنند که می‌توانند یک روزی به هدف‌شان دست پیدا کنند.  

چرا بازاریابی احساسی مهم است؟

بازاریابی احساسی بدون شک می‌تواند خیلی سخت و بدقلق باشد. با این وجود، می‌تواند روی قلب مخاطبان هدف‌تان تاثیر ماندگاری بگذارد. به هر حال، این روزها احساسات در بازاریابی نقشی مهمی را بازی می‌کنند. یعنی داشتن یک استراتژی بازاریابی برای ایجاد یک ارتباط قوی با ذهن و قلب مخاطبان منفعت زیادی دارد. بنابراین، هر زمان که قصد تولید محتوا دارید کاری کنید که به مخاطبان‌تان احساس خاص و ارزشمند بودن دست بدهد.

همچنین، روی احساسات و مزایای قابل ارائه توسط برند، محصول یا خدمات‌تان تمرکز کنید که مخاطبان‌تان می‌خواهند به آنها دست پیدا کنند. با انجام این اقدامات احتمالا نسبت به قبل مشتریان وفادار بیشتری خواهید داشت.