برای مشاهده یافته ها از کلید Enter و برای خروج از کلید Esc استفاده کنید.

کمپین بازاریابی؛ از طراحی تا اجرا

مدت زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه

اجرای کمپین بازاریابی شامل چه مراحلی می‌شود؟ این مقاله یک راهنمای کامل برای اجرای کمپین‌های بازاریابی است و قرار است در آن صفر تا صد طراحی و اجرای یک کمپین را آموزش دهیم.

وقتی از کمپین بازاریابی یا کمپین مارکتینگ صحبت می‌کنیم، در واقع از یک تاثیرگذاری حرف می‌زنیم که چیزی بیشتر از فروش یا ایجاد حس خوب است. در واقع کمپین‌های مارکتینگ علاوه بر این که با تلاشی متمرکز و هدفمند مصرف‌کنندگان را به سمت انجام دادن عمل مطلوبی (مثلا خرید) سوق می‌هند، به برند هویت، شخصیت و احساس هم می‌بخشند. بنابراین می‌توان گفت که این کمپین‌ها برندها را در ذهن‌ها جا می‌اندازند. به همین دلیل در این مقاله یک راهنمای جامع و کامل را گردآوری کردیم تا برای طراحی و اجرای کمپین‌ بازاریابی بعدی کسب و کارتان یک راه کاربردی، دقیق و واضح در اختیار داشته باشید.

کمپین بازاریابی چیست؟

همانطور که گفتیم کمپین بازاریابی برای رسیدن به یک هدف مشخص طراحی می‌شود. اگر هدف را مقصد در نظر بگیریم، برای رسیدن به مقصد نیازمند یک نقشه راه دقیق هستیم که راه را با تمام جزئیات به ما نشان بدهد. بنابراین کمپین مارکتینگ عبارت است از مجموعه تلاش‌های برنامه‌ریزی شده‌ که کمپانی را به هدف دقیقی می‌رساند. بنا به همین تعریف کمپین مارکتینگ بر اساس استراتژی‌های (نقشه راه) از پیش تعیین شده‌ای حرکت می‌کند تا به هدف‌های مشخصی برسد. این اهداف می‌توانند فروش محصول، ایجاد آگاهی و شناساندن محصول جدیدی از یک برند به مصرف‌کنندگان یا گرفتن بازخورد از خریداران پیشین خود باشد.

کمپین‌های مارکتینگ راه‌های متنوعی برای رسیدن به مخاطب هدف خود دارند. اگر قبلا دسترسی به مخاطب تنها از طریق ایمیل، تبلیغات رادیویی یا تلویزیونی، تبلیغات کلیکی وبسایت‌ها و چاپی ممکن بود، امروزه با وجود شبکه‌های اجتماعی دیگر محدودیتی وجود ندارد. به همین جهت ممکن است تبلیغات ترکیبی از تمام این موارد باشد یا فقط در برخی از شبکه‌های اجتماعی خاص انجام بگیرد.

تفاوت کمپین بازاریابی و کمپین تبلیغاتی

با توجه به مواردی که جلوتر گفته‌ایم، این احتمال وجود دارد که بازاریابی و تبلیغات را یکی بدانید. اما این‌ها دو مقوله متفاوت از یکدیگر هستند که نمی‌توان آنها را به جای یکدیگر نشاند و نتیجه درستی گرفت. بازاریابی با هدف شناساندن برند و محصولات به مخاطبان یا متقاعد کردن آنها برای خرید انجام می‌گیرد. در حالی که تبلیغات فرآیندی است که برای رساندن پیام‌های ترغیب‌کننده در جهت سوق دادن مخاطبان برای انجام دادن اهداف گوناگونی طراحی می‌شود.

درمورد کمپین‌های بازاریابی و کمپین‌های تبلیغاتی هم اینطور باید گفت که کمپین تبلیغاتی می‌تواند منعکس‌کننده یکی از وجوه استراتژی‌های بازاریابی یک کسب و کار باشد. مثلا برند نایکی برای این که کفش ورزشی جدید خودش را به بازار عرضه کند و به مخاطبان بشناساند، از راه‌های بازاریابی زیادی استفاده می‌کند که یکی از آنها نحوه تبلیغات این محصول جدید است. این برند قطعا از خبرنامه‌های ایمیلی، شبکه‌های اجتماعی و… هم سود می‌برد تا به هدف خود یعنی فروش و شناساندن محصول برسد.

حالا که از تفاوت بین کمپین بازاریابی و کمپین تبلیغاتی سر درآوردیم، وقتش است انواع دیگر کمپین‌هایی را بشناسیم که می‌توانیم آنها را طراحی و راه‌اندازی کنیم:

کمپین بازاریابی محصول (Product Marketing Campaign)

کمپین توسعه برند (Brand Development Campaign)

کمپین ایمیل مارکتینگ (Email Marketing Campaign)

کمپین بازاریابی محتوایی (Content Marketing Campaign)

کمپین محتوای تولید شده توسط کاربر (User-generated Content Campaign)

کمپین روابط عمومی (Public Relation Campaign or Awareness Campaign)

کمپین ایمیلی مستقیم (Direct mail campaign)

کمپین همکاری در فروش (Affiliate Marketing Campaign)

کمپین شبکه‌های اجتماعی (Social Media Campaign)

کمپین تبلیغاتی (Advertising Campaign)

مولفه‌ها و اجزای کمپین بازاریابی

اضلاع اساسی یک کمپین بازاریابی معمولا برنامه‌ریزی، اجرا و نتیجه نهایی است. عواملی که در ادامه توضیح داده می‌شود، به شما کمک می‌کند تا این اضلاع و مولفه‌های اساسی کمپین بازاریابی را به خوبی تشخصی بدهید و بشناسید.

اهداف و شاخص کلیدی عملکرد (Key Progress Indicators-KPI)

کی پی آی اهداف نهایی از اجرای کمپینی خاص را تعریف می‌کند. با استفاده از آن یک هدف بزرگ و انتزاعی به اهدافی قابل‌دسترسی، خرد و قابل‌اندازه‌گیری تبدیل می‌شود. به علاوه متریک‌هایی (شاخص‌ها) برای دنبال کردن اهداف را معین می‌کند تا بتوانیم چگونگی و میزان نزدیک شدن به اهداف اجرای کمپین را درک کنیم.

مثلا اساس سنجش یک کمپین محتوایی ممکن است بر اساس میزان بازدید ارگانیک، تعداد بازدید هر پست در هر ماه بیش از ۱۰۰۰ و ۱۰ ارتباط جدید باشد که با ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس سنجیده می‌شود.

کانال‌ها

محتوا و پیام‌های شما قرار است از طریق چه کانال‌هایی به مخاطبان برسد؟ اگر به این نتیجه رسیده‌اید که محتوای تبلیغاتی شما در وبسایت‌های خبری مخاطب بیشتری دارد، پس باید به ازای پرداخت پول، جایگاه‌های تبلیغاتی این رسانه‌ها را در اختیار بگیرید. بهترین کار در چنین مواردی اجرای کمپین در بستر پلتفرم‌های تبلیغاتی است. برای این کار شما می‌توانید در پنل سنجاق ثبت نام و از رسانه‌های آن به عنوان کانال‌های ارتباطی کمپین خود استفاده کنید.

یا اگر شما در حال اجرا کردن یک کمپین بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی هستید، قطعا باید کانالی را به عنوان راه ارتباطی با مخاطب انتخاب کنید که بیشترین ارتباط را با مخاطب هدف و مشتری وفادار شما داشته باشد. در واقع باید تشخیص بدهید مخاطب هدف یا کسی که محصول شما را خریداری می‌کند، از کدام کانال‌ها استفاده می‌کند و دقیقا همان کانال را برای ارتباط انتخاب کنید و فعالیت در کانالی را که به مشتری هدف شما بی‌ارتباط است، رها کنید.

بودجه

برخی از کمپین‌های مارکتینگ نیازمند بودجه‌ی زیادی هستند، اما برای طراحی و راه‌اندازی تمام کمپین‌های مارکتینگ احتیاجی به بودجه‌های عظیم نیست. در صورتی که می‌توانید هزینه‌های آژانس، تبلیغات و بهره‌گیری از فریلنسرها را برآورد کرده و «نرخ بازگشت سرمایه» یا «ROI» تمام این ارقام را محاسبه و تحلیل کنید.

بودجه‌ در یک کسب و کار کوچک آنقدر اهمیت دارد که هر قدمی برای راه‌اندازی کمپین‌ها برداشته می‌شود، حتما باید با فروش جبران شود. بنابراین نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنید و ببینید که در ازای این کمپین شما سودآوری خواهید داشت یا متضرر خواهید شد.

قالب محتوایی

نوع و قالب محتوایی را انتخاب کنید که سوخت مناسبی برای موتور کمپین بازاریابی شماست. استفاده از چند نوع محتوا و ترکیب آنها در یک کمپین اتفاق رایجی بین کارشناسان دیجیتال مارکتینگ است. مثلا می‌توانید در یک کمپین برندینگ از ویدئوهای تبلیغاتی، انتشار خبر و محتوای بلاگ استفاده کنید.

تیم

به چه افرادی اطمینان دارید تا این کمپین را به سرانجام برسانند؟ قبل از این که به تاریخ شروع کمپین نزدیک شوید، حتما تمام افرادی را که قرار است در گوشه گوشه کمپین فعالیت کنند انتخاب کرده و بچینید؛ از کپی رایتر گرفته تا ادمین شبکه‌های اجتماعی، طراح گرافیک و…

هماهنگی بین اجزای خلاقانه

تک تک اجزای خلاقانه یک کمپین بازاریابیِ بی‌نقص به شکلی عالی در هماهنگی و همخوانی با یکدیگر هستند. فرقی نمی‌کند که یک وبسایت جذاب باشد یا یک پیام بازرگانی ویدئویی یا یک اینفوگرافیک که مخاطب را درگیر می‌کند. همیشه توجه کنید که تمام عناصر بصری در هماهنگی با یکدیگر و همسو با هدفی باشند که کمپین برای آن شکل گرفته است.

چگونه یک کمپین بازاریابی موفق خلق کنیم؟

خلق کردن یک کمپین کامل کاری بزرگ اما مسیر آن خیلی ساده و سرراست است. قبل از این که مخاطب‌ها کار نهایی را ببینند، باید به فکر این باشید که هدف نهایی شما از اجرای کمپین چیست و دقیقا انتظار دارید مخاطبان در نهایت چه کاری را برای شما انجام بدهند.

این بخش از مقاله به شکل یک تمپلیت یا فرم کلی یک کمپین پردازش شده تا تنها چیزی که لازم دارید جواب دادن به تعدادی سوال باشد. سعی کنید تا حد امکان با جزئیات و عمیق به این پرسش‌ها پاسخ بدهید تا از راهی که باید برای کمپین بازاریابی موفق بعدی طی کنید، اطمینان داشته باشید.

برنامه‌ریزی برای کمپین بازاریابی

اولین مرحله‌ از مسیر طراحی و اجرای یک کمپین بازاریابی برنامه‌ریزی است. این مرحله برای تاثیرگذاری کمپین شما ضروری و حیاتی محسوب می‌شود. در این مرحله اهدافی قابل سنجش را تعیین می‌کنید و بر اساس همین اهداف تمام قدم‌های پیش‌روی شما شکل خواهد گرفت.

۱- یک هدف و خواسته برای کمپین خود قرار بدهید

با چیزهای کوچک شروع کنید. چرا دارید این کمپین را راه‌اندازی می‌کنید؟ توقع دارید که اجرای این کمپین چه نتیجه‌ای را برای بیزینس شما به ارمغان بیاورد؟ اگر نمی‌توانید به آسانی این هدف را تعیین کنید، کمی عقب‌تر بروید و نگاهی به اهدافی که در لیست زیر آورده‌ایم بیندازید. کدام یک از آنها با اهداف بیزینس شما همسو است؟‌

  • شناساندن یک محصول یا خدمت جدید
  • آگاه کردن تعداد مخاطبان بیشتر از برند
  • جمع‌آوری فیدبک یا محتوا از مشتریان
  • سرنخ دادن و ترغیب مشتری
  • افزایش تعداد مشتری و درآمدزایی
  • بالا بردن نرخ تعامل با کاربرها
  • اعلان رویداد پیش رو

لیست بالا یک لیست بی‌چون و چرا نیست که هیچ هدف دیگری در آن نگنجد، اما همین موارد هم می‌تواند به شما دید خوبی بدهد که یک کمپین بازاریابی می‌تواند در رسیدن به چه توقعات و اهدافی به کسب و کارتان کمک کند.

حالا اجازه بدهید که این لیست نسبتا طولانی از اهداف را به یک هدف هوشمندانه محدود کنیم. به این شکل که مثلا سومین مورد (جمع‌آوری فیدبک یا محتوا از مشتریان) را انتخاب می‌کنیم. در ادامه می‌بینید که یک هدف کلی چطور به یک هدف واضح تبدیل می‌شود و تمام قدم‌های رسیدن به آن ملموس و عینی خواهد شد:

«هدف من از اجرای این کمپین بازاریابی جمع‌آوری محتوای تولید شده توسط کاربر از ۱۰۰ مشتری است. این کار به منظور معرفی محصول خط جدید ما از طریق هشتگ معرفی شده و در تاریخ بیست و یکم شهریور انجام می‌شود.»

از همین تعریف متوجه می‌شویم که هدف «محتوای تولید شده توسط کاربر» است. تعداد محتوا قابلیت سنجیده‌ شدن این هدف را نشان می‌دهد. هشتگ مشخصی برای راه رسیدن به این هدف در همین تعریف عنوان شده است. در این تعریف محصول دقیقا مشخص و همچنین تاریخ مورد نظر بیان شده است.

به همین شکل یک توقع بزرگ از کمپین بازاریابی تبدیل به یک هدف قابل انجام، قابل دستیابی و قابل سنجش می‌شود.

۲- معیارهای سنجش کمپین را تعیین کنید

این موضوع بسته به این که از طریق چه کانال‌هایی در پی تاثیرگذاری هستید و چه هدفی دارید، متغیر است. ممکن است نرخ باز شدن ایمیل، تعداد لایک، کامنت و بازدید از پست‌ها، تعداد پیش‌خریدها از محصول جدید یا ترکیبی از تمام این موارد را معیار قرار بدهید.

جواب این سوال بستگی به هدف نهایی شما از اجرا کردن یک کمپین دارد. در لیست زیر چند مورد از متریک‌هایی را مشاهده می‌کنید که به شما در سنجش اهدافی که در بخش قبل گفته شد، کمک می‌کنند.

  • برای ترویج یک محصول یا خدمتی جدید: پیش‌سفارش، فروش و پیش‌فروشی
  • برای افزایش آگاهی از برند: ابزارهای تحلیلی شبکه‌های اجتماعی، منشن‌ شدن در شبکه‌های اجتماعی (سوشال منشن) و بازتاب در خبرها
  • برای جمع‌آوری فیدبک یا محتوا از مشتریان: نرخ تعامل با مخاطبان و منشن‌های مثبت در شبکه‌های اجتماعی
  • برای افزایش درآمد: میزان ترغیب مشتریان، فروش‌ها و پیش‌فروش‌ها
  • برای افزایش تعامل با مخاطب‌ها: به اشتراک گذاشته شدن در بلاگ‌ها، به اشتراک‌ گذاشته شدن در سوشال مدیا، تعامل ایمیلی
  • برای اعلان یک رویداد پیش رو: فروش بلیت، بلیت‌فروشی آنلاین یا رزرو بلیت‌ها در پلتفرم‌های مخصوص، سوشال منشن

اگر برای اجرای کمپین بازاریابی از کانال‌های مختلفی استفاده می‌کنید، عاقلانه‌ترین راه این است که برای هر کانال معیار مخصوص به خود را انتخاب کنید تا میزان رسیدن به هدف را بسنجید. مثلا اگر به دنبال اجرای کمپینی برای محتوای تولید شده توسط کاربر در شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و وبلاگتان هستید، باید اول شاخص کلیدی عملکرد (KPI) را برای هر یک از مدیوم‌ها مشخص کنید:

  • تعامل با کاربرها در اینستاگرام مثل لایک، کامنت، سیو و تگ‌‌ها
  • نرخ باز کردن ایمیل‌ و همچنین نرخ باز کردن لینک از ایمیل
  • بازدید از بلاگ، کلیک از طریق بلاگ و اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی

پس از این مرحله، هشتگ مورد نظر را معرفی می‌کنیم که از طریق KPI اولیه محتواهای تولید شده توسط کاربر به دست ما برسد.

بر اساس KPI که در بالا تعریف کردیم، مشخص می‌شود که تا چه حد کمپین ما در حال ارتباط گرفتن و درگیر کردن مخاطب‌هاست و KPI اولیه (هشتگ معرفی شده) به ما نشان می‌دهد که تا چه حد به اهداف کمپین نزدیک شده‌ایم.

۳- مخاطب هدف را مشخص کنید

تصور کنید یک کمپین فوق‌العاده را طراحی کرده و تدارک دیده‌اید، اما این کمپین با استقبال مخاطب‌ها مواجه نمی‌شود. این موقعیت درست مثل یک سخنرانی پرشور و همه چیز تمام در برابر یک سالن سوت و کور است! به همین جهت باید مخاطب هدف یا به معنای دیگر افرادی را که برای کمپین شما مشتاق هستند و به دنبال شما می‌گردند، پیدا کنید.

در چنین وضعیتی احتمالا به این فکر می‌کنید که شاید مدیوم یا کانال مناسبی برای اجرای کمپین بازاریابی انتخاب نکرده‌اید یا شاید خلاقیت شما به حد کافی نبوده است. در حالی که در پیدا کردن مخاطب هدف اشتباهی صورت گرفته و با اصلاح این بخش کمپین شما درست مثل یک دعوت‌نامه به دست کسانی می‌رسد که برای حضور در جشن اشتیاق دارند.

اولین قدم برای حل این مسئله این است که کمپین چه بخشی از مسیر مخاطب خاص شما را هدف قرار می‌دهد. یعنی با اجرای این کمپین مارکتینگ قرار است که مخاطبان و مشتریان جدیدی پیدا کنید یا قرار است که از مشتری‌های پیشین خود خرید، فیدبک یا محتوایی دریافت کنید؟‌ قرار است با این کمپین مارکتینگ مخاطبان را از برند خود مطلع کنید یا این که افرادی که شما را می‌شناسند، به خرید ترغیب کنید؟‌

پیام مارکتینگ شما دقیقا بستگی به همین موضوع دارد که مخاطبان کمپین شما در چه مرحله‌ای (آگاهی از برند، توجه یا تصمیم) هستند. البته ممکن است که کمپین شما عده‌ای خارج از محدوده مخاطب هدف‌تان را هم جذب کند، اما توجه داشته باشید که کمپین شما ضرورتا برای افرادی طراحی شده که دقیقا به عنوان مخاطب هدف‌تان تعیین کرده‌اید.

قدم بعدی شناختن دقیق علاقه‌مندی‌ها و نقاط رنجش در مخاطب هدف است. سوالاتی که در ادامه مطرح می‌شود به شما کمک می‌کند درک بهتری از این علایق و رنجش‌ها پیدا کنید:

  • علایق کلی مخاطب هدف من چه چیزهایی هستند؟ مثلا چه مجلاتی را می‌خواند، چه برنامه‌های تلویزیونی را نگاه می‌کند، وقت‌های خالی خود را چطور می‌گذراند؟‌
  • مخاطب هدف من در اینترنت به کجاها سر می‌زند؟ با چه اهدافی از اینستاگرام، فیس‌بوک و شبکه‌های اجتماعی دیگر استفاده می‌کند؟‌ آیا کاربر فعالی است یا این که فقط سری می‌زند و صفحات را بالا و پایین می‌کند؟
  • چه نوع محتوایی حواس و توجه مخاطب من را به خود جلب می‌کند؟‌ آیا از جمله افرادی است که به پیام‌های فروش مستقیم و سرراست پاسخ می‌دهند یا مصرف‌کننده محتواهای طنز و کمتر جدی است؟ چه درکی از فرهنگ دارد؟
  • چه نیاز یا مسئله‌ای دارد که محصول، خدمت یا برند من می‌تواند آن را برآورده یا حل کند؟‌

هر چه قدر مخاطب کمپین خود را بهتر بشناسید، جواب‌ دادن به این پرسش‌ها راحت‌تر می‌شود و هر چه جواب‌های شما به این سوال‌ها دقیق‌تر باشد، به معنای داشتن شناخت عمیق‌تر از مخاطب‌های کمپین‌تان است. در نهایت این موضوع باعث می‌شود که اجرای بهتر کمپین شما را دقیقا به هدف‌تان از طراحی آن برساند.

مخاطب‌های فعلی شما یا مشتریان پیشین شما می‌توانند به خوبی راهگشای شما در شناخت بازار هدف باشند. تا جایی که می‌توانید در مورد مخاطب‌های کنونی خودتان اطلاعات مفید و دقیق جمع‌آوری کنید و بعد با استفاده از این اطلاعات یک پرسونای منسجم از خریدار خود بسازید. به این شکل راه جذب مخاطب و مشتری جدید را برای خودتان هموار کرده‌اید. چرا که دقیقا می‌دانید چه کمپینی را در چه زمانی برای چه دسته افرادی طراحی کنید و محتواهای کمپین را از طریق چه کانالی به مخاطب برسانید.

۴- یک کانسپت مناسب برای کمپین طراحی کنید و با تیم درستی همکاری کنید

اجرای یک کمپین بازاریابی به ماموریت، مسیر و هویت بصری احتیاج دارد. کمپین‌های بی‌نقص از نظر بصری و خلاقیت همیشه یک شاخه جوان منشعب از تنه برند اصلی هستند. با این که کمپین هویت خودش را دارد، اما همیشه یک زیرشاخه از برند مادر به حساب می‌آید.

برخی از کسب و کارها از اعضا و تیم‌های داخلی برای کمپین استفاده می‌کنند، اما راه دیگر این است که برای نوشتن متون یا طراحی بصری و گرافیکی با فریلنسرها و یا نیروهای قراردادی برای مدتی کوتاه همکاری داشته باشید.

البته یکی از مزایای کار کردن با اعضای داخلی در شرکت این است که آنها دقیقا می‌توانند درک کنند که برند شما چه نیازی به چه نوع کمپینی دارد و به همین منظور کمپین را آماده و اجرایی کنند.

تا این جای کار طولانی‌ترین قدم‌ها را برداشته‌اید تا کانسپت کلی کمپین را آماده کنید. از این جا به بعد قرار است در اجزای کمپین و ارتباط موثر با مخاطب‌ها شیرجه بزنیم!

پخش کردن کمپین بازاریابی

تا اینجا مراحل داخلی کمپین را پی‌ریزی کردیم، از اینجا به بعد مراحل بخش‌های بیرونی کمپین را پردازش می‌کنیم که مخاطب‌های کمپین شما از بیرون شاهد آن خواهند بود. اگر از پس جواب دادن به سوال‌های مراحل قبل برآمده‌اید، در واقع تمام مواد خام مورد نیاز برای اجرای کمپین را در اختیار دارید و الان می‌توانید آستین‌هایتان را بالا بزنید و اقدام کنید.

۱- کانال مورد نظرتان برای کمپین را انتخاب کنید

انتخاب کانال به جز این که وابسته به حضور و ترجیح مخاطب‌هاست، به میزان بودجه‌ و سطح تعامل برند با مخاطبان هم بستگی دارد. به کانال یا رسانه‌ای که تا امروز برای ارتباط با مخاطب‌ها از آن استفاده کرده‌اید، توجه کنید. کدام یک بازدهی و عملکرد بهتری برایتان به ارمغان آورده‌اند؟ کدام یک از آنها به شما این امکان را داده که در ازای تبلیغات پول پرداخت کنید یا از آن درآمد داشته باشید؟ کدام یک از آنها امکان بیشترین میزان تعامل با مخاطب را در اختیارتان قرار داده است؟‌ و مهم‌تر از همه، مخاطب شما در کدام یک از این کانال‌ها بیشترین وقت را می‌گذراند؟

۲- یک بازه زمانی برای کمپین خود تعیین کنید

تعیین کردن یک ددلاین برای کمپین به شما درمورد کِی و چگونگی رشد کمپین آگاهی خوبی می‌دهد. بنابراین در تقویم یک بازه زمانی دقیق برای اجرای کمپین تعیین کنید که در آن تاریخ دقیق شروع و پایان ذکر شده باشد. 

به اجزای مارکتینگ خود دقت کرده و کانالی را که رشد‌دهنده‌تر از سایرین است، انتخاب کنید. حالا با توجه به منابع و توانایی خود ببینید که در بازه‌های زمانی خردتر می‌توانید چه میزان از محتوا را آماده کنید. با این اطلاعات تقویم محتوایی را برای هر یک از کانال‌ها پر کنید. داشتن طرح و زمان‌بندی برای هر پست، ایمیل و… را در تقویم محتوایی فراموش نکنید.

داشتن طرح و نقشه‌ این خدمت را به کمپین شما می‌کند که در هر یک از مدیوم‌ها به شکلی مساوی فعالیت داشته باشید. از طرفی به شما دید خوبی می‌دهد که وقت و انرژی‌تان به چه شکلی در حال صرف شدن است. بنابراین می‌تواند در تعیین میزان اثرگذاری کمپین هم به شما کمک کند.

اگر تقویم محتوایی شما بیش از حد پر است هم جای نگرانی وجود ندارد. چرا که استفاده از نرم‌افزارها یا برنامه‌ریزهای مناسب برای شبکه‌های اجتماعی و ایمیل می‌تواند این وزن و حجم زیاد را تا حد خوبی سبک کند.

۳- مطمئن شوید که کمپین در حال سوق دادن افراد به انجام عمل مطلوب است

این مرحله یعنی هدایت کردن مشتریان به انجام عملی خاص، تماما مربوط می‌شود به این که کمپین شما تا چه حد در سوق دادن افراد موفق عمل می‌کند.

اگر کمپین شما ترافیک خیلی بالایی دارد و سر و صدای زیادی هم ایجاد کرده، خیلی هم عالی است. اما توجه داشته باشید که همچنان باید به انجام عمل مطلوب از سوی کاربرها منجر شود تا یک کمپین مفید و موثر برای کسب و کار شما باشد. منظور از عمل مطلوب همان هدفی است که از اجرای کمپین تعریف کردید.

یادتان هست که در چند خط هدفمان از کمپین را تعریف کردیم؟ «جمع‌آوری ۱۰۰ محتوای تولید شده توسط کاربر که از طریق هشتگ مورد نظر در تاریخ ۲۱ شهریور در مورد محصول جدید در اینستاگرام منتشر شود.»

تمام اجزای کمپین شما باید دست به دست هم بدهند تا هر یک از مخاطب‌های شما در نهایت این محتواها را تولید کنند و به اشتراک بگذارند. به این بخش از کمپین دعوت به عمل (Call to action)‌ گفته می‌شود که می‌تواند ترغیب به خرید، پیش‌خرید و حتی انتشار محتوا و فیدبک را شامل شود.

۴- متریک‌های مناسب با هر مدیوم را سنجش کنید

این که چه نوع متریکی را چگونه بسنجید، کاملا بستگی به نوع کمپینی دارد که در حال اجرای آن هستید و البته نوع کانال هم بی‌تاثیر نیست. چرا که هر مدیومی متریک‌های مخصوص خودش را دارد. به عنوان مثال در این مرحله نرخ افزایش ترافیک، بازدیدها، فالوئرهای جدید یا نرخ کلیک شدن از لینک مورد بررسی قرار می‌گیرد.

البته یک متریک یا معیار نمی‌تواند نشانگری کامل باشد. باید با استفاده از تحلیل اطلاعاتی که از این متریک‌ها به دست می‌آید، متوجه شد که کمپین تا چه حد به هدف خود نزدیک یا از آن دور شده است. بنابراین مهم است که متریک‌‌های هر شبکه اجتماعی را به طور جداگانه سنجش کنید.

۵- موفقیت را با عدد و معیار تعیین کنید

کمپین مارکتینگ خود را ارزیابی کنید. مرحله بعد از انجام شدن کمپین به اندازه مرحله برنامه‌ریزی کمپین برای موفق شدن اهمیت دارد. همانطور که گفتیم تحلیل و ارزیابی اطلاعات بعد از اجرا شدن کمپین منجر به شناختی عالی از مخاطبان و خریداران می‌شود. این اطلاعات و شناخت در کمپین‌های فروش و مارکتینگی بعدی بسیار به شما کمک خواهند کرد تا دقیقا به همان نتیجه مطلوبتان برسید.

سنجیدن موفقیت با اعداد و تحلیل‌های متریکی باعث می‌شود که دقیقا بدانید چه چیزی باعث پیروزی کمپین یا شکست خوردن آن شده است. اگر کمپین دقیقا به هدفی که در ابتدا تعیین کرده‌اید، رسیده باشد، این کمپین موفق شمرده می‌شود. رسیدن به هدف‌هایی مثل پیش‌خرید، ترغیب به خرید، افزایش بازدید یا تعامل بسیار عالی و شگفت‌انگیز است، اما تصور نکنید که همین کافی است. طبق ترتیبی که در این مقاله گفته شد، همان ابتدا برای کمپین هدف تعیین کنید، با تمام قوا روی هدف متمرکز بمانید و مطمئن باشید که کمپین شما ارزش سرمایه‌گذاری دارد.

۶- با اطلاعات حاصل از کمپین چه کار کنیم؟

این مرحله کمک می‌کند تا تاثیرگذاری اجرای کمپین روی کسب و کار شما به حداکثر برسد. وقتی که شما تحلیل و ارزیابی می‌کنید و آنها را در تصمیمات بعدی ترتیب اثر می‌دهید، ارزش اعداد و اطلاعات به دست آمده از متریک‌ها ده برابر می‌شود. این اطلاعات پردازش شده نه تنها نتایج را برایتان شفاف می‌کند، بلکه مسیر، مخاطب، متدهای مارکتینگ و جایگاه خلاقیت را هم به شما نشان می‌دهد.

برای مثال برگردیم به همان کمپین محتوای تولید شده توسط کاربر که پیشتر صحبتش را کردیم. ۱۰۰ محتوای تولید شده توسط کاربر هدف ما از ایجاد کمپین بود که علاوه بر رسیدن به این هدف، اطلاعاتی که از اجرای این کمپین به دست می‌آوریم، مولرد زیر را نشان می‌دهد:

  • مخاطب‌های ما در چه ساعاتی از روز و چه قدر به اینستاگرام سر می‌زنند.
  • به چه زبانی صحبت می‌کنند.
  • به چه صورتی از محصول ما استفاده می‌کنند.

وقتی اطلاعات حاصل از ترغیب، پیش‌خرید، تعامل اجتماعی یا دانلودها را جمع‌آوری می‌کنید، این اطلاعات نه تنها شما را در رسیدن به هدف کمپین یاری می‌کنند، بلکه تلاش‌های مارکتینگی شما را هم وسعت می‌دهند.

پس فراموش نکنید که یک کمپین بعد از گزارش‌های آن پایان نمی‌گیرد. زمان بگذارید. در یک جلسه چند جانبه‌ با اعضای تیم خود راجع به کمپین گفتگو کنید. و در نهایت این سوالات را از خود بپرسید:

  • چه چیزهایی می‌توانست متفاوت انجام شود؟
  • چطور می‌توانستیم پول ذخیره کنیم؟
  • (اگر چیزی اشتباهی انجام شده) چرا فکر می‌کنیم که در این مورد اشتباهی صورت گرفته؟
  • چه چیزی در مورد مخاطبان و کانال‌های انتشار متوجه شده‌ایم؟
  • انتظار چه فیدبک‌هایی را می‌توانیم از مشتریان و مخاطبان خود داشته باشیم؟