۱۱ نکته مهم برای کپی رایتینگ وبسایت
کپی رایتینگ وبسایت دقیقا چیست و چرا مهم است؟
اگرچه بعضی از کسب و کارها برای بازاریابی محتوا به برونسپاری کپی رایتینگ تمایل دارند، بیشتر مشاغل ترجیح میدهند آستینها را بالا بزنند و خودشان دست به کار شوند. فرض میکنیم که شما جزو دسته دوم هستید و میخواهید مهارتهای خودتان را در زمینه کپی رایتینگ ارتقا دهید. خب ما اینجاییم تا به شما کمک کنیم. اگر این نکته را میدانید که هیچ ولی اگر نمیدانید باید به عرض شما برسانیم که کپی رایتینگ وبسایت میتواند اوضاع بازدیدکنندگان و سرنخها را بهتر کند.
یعنی میتواند در تمام مراحل خرید مشتریان، از آگاهی از برند و تصمیمگیری گرفته تا طرفداری نقش مهمی ایفا کند. در ادامه منظور ما را بهتر متوجه خواهید شد.
کپی رایتینگ وبسایت یعنی …
کپی رایتینگ وبسایت یعنی نوشتن محتوا برای ترغیب افراد به انجام کاری که مد نظر ماست. شاید باور نکنید اما مطالب خوش ساخت جادو میکنند. به طوری که میتوانند از بازدیدکنندگان سرنخهای متعدد و از سرنخها مشتریان بیشتری بسازند. جالب است بدایند که بیشتر مارکترها میتوانند با دیدن مطالب وبسایتها به ضعفهای آنها پی ببرند. میدانید چرا؟ چون مطالب ضعیف به صورت روان خوانده نمیشوند، احساسات را قلقلک نمیدهند، روی رفتارها تاثیر نمیگذارند و از همه مهمتر خوانندگان را بی رودربایستی دعوت به اقدام نمیکنند.
به عبارت دیگر، یک مطلب ضعیف مثل آدم عاطل و باطلی است که هیچ هدف خاصی ندارد. دقیقا برعکس بازاریابی که هدف خاصی را دنبال میکند. با این تفاسیر، کپی رایتینگ وبسایت گاهی وقتها مورد بی توجهی قرار میگیرد و به خاطر دیگر عناصر وبسایت مثل سئو، طراحی و عملکرد نادیده گرفته میشود.
نکات مهم برای افزایش نرخ تبدیل به کمک کپی رایتینگ وبسایت
- مخاطبانتان را به خوبی بشناسید
- برای نوشتن دلیل داشته باشید
- پیچیدگی دشمن خوانایی است
- کوتاه بنویسید
- همانطور بنویسید که صحبت میکنید
- به خودتان استراحت بدهید
- مطلبتان را قطعه قطعه کنید
- از کلمات کلیدی بیش از حد استفاده نکنید
- مزایا را با آب و تاب زیادی تعریف کنید
- استفاده از میکروکپی را دریابید
- رقبای خود را زیر نظر بگیرید
مخاطبانتان را به خوبی بشناسید
نکته شماره یک کپی رایتینگ وبسایت این است که دقیقا بدانید چه کسی باید آن را بخواند. اگر برداشت درستی از خواننده هدفتان نداشته باشید، چطور میفهمید که کدام لغات و چه لحنی به دل آنها بیشتر مینشیند؟ من خودم به عنوان یک نویسنده همیشه با کاربران و نیازهای آنها آشنایی دارم. یعنی میدانم آنها چه چیزی میخواهند. من نوستراداموس نیستم. این کار را فقط به کمک پرسونا و دادههای کاربران انجام میدهم.
فراموش نکنید که پرسونای کاربران میتواند به شما بگوید که چه نوع خوانندههایی به مقالههای شما دسترسی پیدا میکنند و چه دغدغه و اهدافی دارند. همچنین دادهها به شما اطلاعاتی درباره استراتژیهای خوب و بد میدهند تا بتوانید آنها را ادامه دهید یا کلا حذف کنید. بنابراین هم پرسونا و هم دادههای کاربران به شما درک عمیقی از مخاطبانتان میدهند. در نتیجه شما با آگاهی از این یافتهها میتوانید مطالب متقاعد کنندهای بنویسید تا کاربران را به اقدام ترغیب کنید.
برای نوشتن دلیل داشته باشید
فرض کنید از شما خواسته شده است که مطلب خاصی را برای یک وبسایت بنویسید. به محض شناسایی مخاطبانتان باید از خودتان بپرسید: این مطلب برای چه کسی مهم است؟ توجه داشته باشید که اگر پاسخی برای این سوال نداشته باشید، دیگر نمیتوانید انتظار داشته باشید کسی مطلب شما را بخواند. ولی اگر جواب این سوال را بدانید، خط مشی درستی برای جهتدهی به نوشتهتان خواهید داشت. ما بیشتر وقتها بدون زوم کردن روی هدف محتوا شروع به نوشتن میکنیم.
به خاطر داشته باشید که جواب دادن به این سوالات راهنمای نوشتن یک محتوای با ارزش است. خواننده با خواندن این مطلب چه چیزی به دست میآورد؟ بعد از خواندن این مطلب چه کار خواهد کرد؟ چرا باید این محتوا برایش مهم باشد؟
پیچیدگی دشمن خوانایی است
بررسیهای SEMrush روی بیش از۲۳ هزار مطلب موجود در ۱۰ نتیجه برتر گوگل نشان میدهد که کمترین امتیاز به مطالب خیلی طولانی یا خیلی پیچیده داده شده است. اگر بخواهیم خیلی ریزتر شویم باید بگوییم که ۴۱ درصد از مطالب دارای امتیازات کم از کلمات خیلی پیچیده استفاده کردهاند. بنابراین حواستان باشد که زیاد از کلمات قلمبه سلمبه و اصطلاحات فنی استفاده نکنید و یک راست بروید سراغ اصل مطلب.
کوتاه بنویسید
ویلیام فاکنر، نویسنده امریکایی و برنده جایزه نوبل، جمله قشنگی دارد: «شما باید در نوشتن همه جگرگوشههای خودتان را بکشید.» ما به عنوان یک نویسنده ممکن است با نوشتن کلمات و جملههای خودمان جوگیر شویم اما در بازاریابی زیادهگویی نتیجه معکوس دارد. برای مثال، ای جی بلتیس، مدیر ارشد بازاریابی در هاباسپات میگوید: «دفعه اول که مطلبی را مینویسم، تمام افکارم را روی کاغذ میآورم. بعد دوباره نگاهی به آن میاندازم و از خودم سوال میکنم: چطور میتوانم این مطلب را مختصر و مفیدتر بیان کنم؟ در نهایت به این نتیجه میرسم که میتوانم منظورم را واضحتر و سریعتر منتقل کنم.»
همانطور بنویسید که صحبت میکنید
این مورد بدیهی است اما در عین حال میتواند بزرگترین مشکل کپی رایترها باشد. ما بیشتر اوقات فکر میکنیم که خوانندگان از زبان پیشرفتهتری نسبت به ما استفاده میکنند. اما واقعیت این است که بیشترشان دوست دارند با آنها مثل یک دوست حرف بزنیم. این سبک نوشتن ملموستر و گفتگو محورتر میشود و خواننده را کمی با شخصیت شما آشنا میکند. فکر کنید چطور باید یک موضوع پیچیده را به اعضای خانواده یا دوستانتان در زندگی واقعی توضیح دهید و بعد همانطور بنویسید.
تا جای ممکن ساده بنویسید تا برای خواننده بیشتر قابل فهم باشد.
به خودتان استراحت بدهید
وقتی برای یک مدت طولانی روی چیزی کار میکنید دیگر نمیتوانید به راحتی اشتباهات را تشخیص دهید. برای جلوگیری از این مشکل میتوانید در زمان ویرایش مطالبتان حوصله بیشتری به خرج دهید. با انجام این کار هم کمی استراحت میکنید و هم ممکن است ایدههای نابتری به ذهنتان برسد. همچنین با هر بار خواندن به اشتباهات خود بیشتر پی میبرید. در نتیجه خروجی کارتان بهتر خواهد شد.
مطلبتان را قطعه قطعه کنید
یک مطلب طولانی هر چقدر هم که خوب باشد ممکن است حوصله خواننده را سر ببرد. طبق مطالعات ردیابی چشم، بازدیدکنندگان وبسایتها بیشتر وقتها به جای خواندن جمله به جمله مقالات آنها را به طور سطحی مطالعه میکنند. بنابراین بهتر است پاراگرافهای مطلبتان را تکه تکه کنید، به خصوص اگر ترافیک ورودی به وبسایت شما بیشتر از طریق مویابل است. برای انجام این کار شما میتوانید از سرتیترها، موارد ستارهدار و تصاویر استفاده کنید.
از کلمات کلیدی بیش از حد استفاده نکنید
تا حالا شده وارد یک وبسایت شوید و با خواندن اصطلاحات رایج صنعتی و کلمات کلیدی بیش از اندازه گیج شوید؟ این اتفاق برای من یکبار افتاده، به طوری که بعد از ورود به یک وبسایت و خواندن چندباره جملات باز هم هیچ چیزی دستگیرم نشد. آخر سر هم با ناامیدی و دست از پا درازتر از آن وبسایت خارج شدم.
هدف از بکارگیری اصطلاحات رایج و کلمات کلیدی باید جلب توجه خوانندگان باشد، نه فراری دادن آنها.
مزایا را با آب و تاب زیادی تعریف کنید
هرچند این نکته ساده به نظر میرسد اما بسیاری از شرکتها نمیتوانند این اصل را در مطالب وبسایتشان اجرا کنند. این دسته از شرکتها به جای نوشتن از دریچه ذهن خواننده بیشتر روی فعالیتها، محصولات و خدماتشان تمرکز میکنند. به جای گفتن «بازاریابی درونگرا تخصص ماست» میتوانید جمله «با محتوای جذاب، ترافیک وبسایت و سرنخهای خود را افزایش دهید» را امتحان کنید. این گونه میتوانید مزایا را به طور واضح بیان کنید.
استفاده از میکروکپی را دریابید
عموما منظور از میکروکپی همان متن کوتاه در یک وبسایت است. برای مثال، میتوان به یک دعوت به اقدام اشاره کرد. چند راه نتیجهبخش وجود دارد که شما با استفاده از آنها میتوانید یک دعوت به اقدام جذاب (CTA) بنویسید:
- از افعال رفتاری استفاده کنید
یعنی به جای استفاده از یک سری عبارات عمومی مانند «اینجا را کلیک کنید» و «بیشتر بدانید» از عباراتی مانند «پیدا کنید» و «بپیوندید» استفاده کنید.
- برای خوانندگان جذابیت داشته باشید
اگر فکر میکنید مخاطبانتان دنبال چیزی مثل یک انجمن میگردند، میتوانید روی این موضوع با یک دعوت به اقدام تاکید کنید. مثال: به انجمن مارکترهای ۱۰۰۰ نفری بپیوندید.
- فوریت و کمبود را تداعی کنید
برای انجام این کار میتوانید از عباراتی شبیه به «فرصت محدود»، «همین حالا اقدام کنید» و «تا فلان روز ادامه دارد» استفاده کنید. مصرفکنندگان برای از دست ندادن این فرصتها به انجام اقدامات ترغیب میشوند.
رقبای خود را زیر نظر بگیرید
زیر نظر داشتن رقبا و فعالیتهای آنها همیشه مفید است، زیرا به شما در اتخاذ یک استراتژی درست کمک میکند. این مطلب در مورد کپی رایتینگ هم صادق است. شما میتوانید وبسایتهای رقبای مستقیم خود را رصد کرده و از مطالب آنها یادداشت بردارید. ببینید مطالب آنها چه لحنی دارند یا اینکه آنها محصولات و خدماتشان را چطور به مشتریان عرضه میکنند. از دعوت به اقدامهای آنها نیز غافل نشوید و ببینید چطور از این نوع دعوتها برای هدایت ترافیک بهره میبرند.
اصلا به شما پیشنهاد نمیکنیم که از رویکرد کپی رایتینگ رقبای خود تقلید کنید، اما سر درآوردن از اقدامات آنها هیچ ضرری ندارد.
حالا شما با تمام نکات مهم مربوط به کپی رایتینگ آشنا شدهاید. از اینجا به بعد با شماست! این نکات را سرلوحه کار خود قرار دهید تا بتوانید میزان نرخ تبدیل را بالا ببرید.
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه